حالت و کیفیت شاهباز، بازی کودکان که یکی شاه و یکی وزیر و یکی میراخور ویکی مقصر بود، (یادداشت مؤلف)، بازی شاه و وزیر، چیره دستی و تسلط، (فرهنگ فارسی معین)
حالت و کیفیت شاهباز، بازی کودکان که یکی شاه و یکی وزیر و یکی میراخور ویکی مقصر بود، (یادداشت مؤلف)، بازی شاه و وزیر، چیره دستی و تسلط، (فرهنگ فارسی معین)
تخم مرغ بازی. بازی کردن اطفال به بیضه، در روز عید و نوروز. (آنندراج). روز نوروز عید، کودکان به بیضه های رنگین بازی کنند. (غیاث اللغات). قسمی بازی کودکان که با تخم ماکیان بازی می کنند. (ناظم الاطباء) : خوش است بر سر کو تخم مرغ بازی یار نشسته هر طرفی عاشقان قطارقطار. سیفی (از آنندراج) (از بهار عجم)
تخم مرغ بازی. بازی کردن اطفال به بیضه، در روز عید و نوروز. (آنندراج). روز نوروز عید، کودکان به بیضه های رنگین بازی کنند. (غیاث اللغات). قسمی بازی کودکان که با تخم ماکیان بازی می کنند. (ناظم الاطباء) : خوش است بر سر کو تخم مرغ بازی یار نشسته هر طرفی عاشقان قطارقطار. سیفی (از آنندراج) (از بهار عجم)
رقص، پایکوبی: وفتنه در خم و پیچ او پای بازی میکرد، (تاج المآثر)، معلم چون کند دستان نوازی کند کودک همیدون پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، گروهی با نشاط و اسب تازی گروهی در سماع و پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، ز بس برّاق دیده لهو و بازی بیامختند گوران پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، آواز دل انگیز مرکب تو آورده اجل را به پای بازی، مسعودسعد، هزار جان و دل اندر نظارۀ رخ اوست چو زلف آن پسر آمد به پای بازی در، سوزنی، زلف را گو پای بازی بر گل و سوسن مکن کت از این بازیچه خون صد چو من در گردنست، جمال الدین عبدالرزاق
رقص، پایکوبی: وفتنه در خم و پیچ او پای بازی میکرد، (تاج المآثر)، معلم چون کند دستان نوازی کند کودک همیدون پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، گروهی با نشاط و اسب تازی گروهی در سماع و پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، ز بس برّاق دیده لهو و بازی بیامختند گوران پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، آواز دل انگیز مرکب تو آورده اجل را به پای بازی، مسعودسعد، هزار جان و دل اندر نظارۀ رخ اوست چو زلف آن پسر آمد به پای بازی در، سوزنی، زلف را گو پای بازی بر گل و سوسن مکن کت از این بازیچه خون صد چو من در گردنست، جمال الدین عبدالرزاق
بجولبازی، منگ منگیا بازی با قاب توضیح در عهد شاه عباس بزرگ معمول بود که با قاب (گوسفند) بازی میکردند. یک طرف قاب دزد و طرف دیگر آن عاشق نامیده می شد، قمار بازی
بجولبازی، منگ منگیا بازی با قاب توضیح در عهد شاه عباس بزرگ معمول بود که با قاب (گوسفند) بازی میکردند. یک طرف قاب دزد و طرف دیگر آن عاشق نامیده می شد، قمار بازی